در کتاب اصول تشیع آمده است:[1]
در اصطلاح شیعه غیبت، اسم زمانی است که شیعیان نه دسترسی به پیغمبر دارند نه به امام ع و نه نائبهای خاص آن حضرت، بلکه امور شیعه در آن زمان به نائبهای عام واگذار شده است. و غرض از نائبهای عام این است که امام زمان(عج) یک صفاتی را به طور کلّی بیان فرموده و دستور داده است که هر کس دارای این صفات بود از او تقلید کنید.
و فقهای ما هنگامی که درباره این صفات بحث میکنند آنها را به چند شرط که اهم آنها افقهیت» یعنی در علم فقه داناتر از دیگران بودن، و عدالت» یعنی ایمان و پرهیزکاری به حدی که انسان را از ارتکاب محرّمات و ترک واجبات نگهداری کند، و تشیع» یعنی معتقد بودن به مذهب حقه دوازده امامی، میباشد، تفسیر میکنند.
اما راجع به تعیین شخصی که دارای این صفات هست، نه خود امام ع مستقیماً دخالت فرموده که مثلاً بفرماید فلان مجتهد نائب من است و نه صددرصد به آراء عامه و انتخابات و دموکراسی واگذار کرده است، بلکه به تشخیص اهل خبره و دانشمندانی که بتوانند اعلم را از غیر اعلم تشخیص دهند و یا شیاع و شهرتی که منشأش همان اجماع اهل علم و اهل خبره میباشد، واگذار کرده است.»
آیا مازندران، همان طبرستان است یا خیر؟ این واژه ها به چه معنا هستند؟
امام ,واگذار ,اهل ,شیعه ,صفات ,نائبهای ,است که ,این صفات ,دارای این ,اهل خبره ,و نه
درباره این سایت